بیتردید، هنوز هم یکی از بهترین سدانهای بازار ایران است؛ ژاپنی باکیفیتی که علاوه بر ویژگیهای خانوادگی، قابلیتهای اسپرت نیز دارد. مزدا 3 مسیری طولانی را برای رسیدن به این جایگاه پیموده است. داستان شکلگیری این خودرو، داستان تلاشی بیوقفه و احترامی همیشگی به مشتری است.
ایرانیها با سه نسل از مزدا 3 آشنایی دارند و اغلب از پیشینه پرفرازونشیب آن چیزی نشنیدهاند. حال این شرکت دو نسل نیز از آخرین مدلی که در ایران عرضه شد، تولید کرده است. این نشان میدهد که این خودرو در آستانه 18سالگی و در اوج جوانی، آیندهای درخشانتر پیش رو دارد.
پرده اول؛ مزدا و فورد
تولد مزدا 3، بیش و پیش از آنکه حکایتی ژاپنی داشته باشد، روایتی آمریکایی است. مزدا بین سالهای 1974 تا 2015 رابطهای نزدیک با فورد موتورز آمریکا داشت. بهتر است نام این همکاری را پروژه نجات مزدا بگذاریم؛ چراکه این شرکت در دهه 60 میلادی با بحران شدید مالی دست و پنجه نرم میکرد و با آغاز دهه 70، خود را در لبه پرتگاه ورشکستگی میدید.
فورد در اواسط دهه 70، رابطهای بر پایه تولید مشترک ایجاد کرد؛ ولی در سالهای آخر این دهه، پا را فراتر گذاشت و اقدام به خرید 24.5 درصد از سهام مزدا کرد تا عملاً بزرگترین سهامدار این شرکت باشد. در آن دوران، مزدا بهعبارتی تولیدکننده نسخه ژاپنی محصولات فورد بود. بهترین مثال، مزدا سری B بود که درحقیقت، همان فورد کروزر به حساب میآمد.
استفاده از پلتفرم محصولات فورد را میتوان روی مدلهای قدیمی مزدا Bongo و Titan نیز مشاهده کرد. با بهبود اوضاع اقتصادی مزدا، نوع مشارکت با فورد در سالهای بعد شکل جدیتری به خود گرفت.
پرده دوم؛ مزدا فامیلیا
مزدا در ابتدای دهه 60 درحالیکه هنوز بحران مالی ستونهای شرکت را به لرزه درنیاورده بود، یکی از محبوبترین خودروهای بازار ژاپن را تولید میکرد. این محصول که Familia نام داشت، دقیقا مانند نامی که داشت، یک خودروی خانوادگی تمامعیار بود. نسل اول آن، سال 1963 و با مهندسی مستقل ژاپنیها تولید شد؛ خودرویی که آن را «جیورجتو جیوجیارو» طراح سرشناس ایتالیایی طراحی کرده بود.
برخی میگویند مزدا فامیلیا، پاسخی ژاپنی به شورولت Corvair بوده است. با اقبال گسترده فامیلیا، شرکت نسل دوم را خیلی سریع در 1967 تولید کرد. مدلی که به طرزی باورنکردنی از پیشرانه روتاری (چرخان) بهره میبرد. مزدا بعدها بهلطف توسعه مهندسی موتورهای چرخان، توانست نسخههای اسپرتی را تولید کند که هیچ شرکت دیگری جرات ورود به دنیای مهندسی آنها را نداشت. در ادامه، مشکلات اقتصادی شرکت آن روی خشن خود را نشان داد؛ اما روند تولید مزدا فامیلیا متوقف نشد.
بعد از چند فیسلیفت، درنهایت سومین نسل در سال 1977 رونمایی شد. حال دیگر مزدا با فورد همکاری میکرد؛ ولی این همکاری هنوز در بحث روابط مالی بود. با آغاز دهه 80 میلادی، مزدا و فورد بر سر تولید یک مدل مستقل به توافقی خاص رسیدند. بر اساس این توافق، مقرر شد مزدا روی پلتفرم فورد Laser، خودرویی با برند خود را بسازد که فارغ از حق امتیاز، عواید فروش آن در داخل ژاپن برای خود و سودآوری ناشی از صادرات، به صورت مشارکتی تقسیم شود. این ریسک بزرگ مدیریتی، ناگهان ورق زندگی مزدا فامیلیا را برگرداند.
چهارمین نسل این خودرو، همان سال جایزه بهترین خودروی ژاپن را از آن خود کرد. ژاپنیها در این محصول، سبک مدرنی از طراحی را پیاده کرده بودند که بیاندازه به سلیقه بازارهای جهانی نزدیک بود. البته در سالهای بعدی، فورد پلتفرم مدل Meteor خود را نیز در اختیار مزدا قرار داد تا در روند توسعه این خودرو سهمی داشته باشد. حالا شرکت جان دوبارهای گرفته بود و بخشی از بدهیها تسویه و سرمایهگذاری روی مدلهای بعدی نیز آغاز شده بود.
نسل پنجم، پنج سال در 1985 وارد بازی شد. مزدا آنقدر اعتمادبهنفس پیدا کرده بود که توانست با نصب توربوشارژ، بخشی از نیاز جوانان را نیز پاسخ دهد. این، آغاز ورود مزدا فامیلیا به دنیای اسپرتگرایی بود. در آخرین سال دهه 80، شاهد یک انقلاب طراحی روی فامیلیا بودیم. فورد دیگر دخالتی در ساختار مهندسی و تولید این خودرو نداشت و تنها از دور بهعنوان یک سهامدار حقوقی نظارت میکرد. موفقیت این خودرو، به قدری بود که آمریکاییها بعدها نسخههای همسال Escort را نیز بر اساس ساختار فنی همین فامیلیا راهی میدان کردند.
این خودرو در نسل ششم به رکورد قدرت 180 اسببخاری آن هم با یک پیشرانه 1.8 لیتری توربو دست پیدا کرد. با آغاز دهه 90 میلادی و شروع عصر طلایی خودروسازان ژاپنی، مزدا نیز برگ برنده خود را با رونمایی از هفتمین نسل فامیلیا رو کرد؛ خودرویی که حتی نیسان را وادار به استفاده از طراحیاش روی مدل Wingroad کرد. از این نسل، همه رقم کلاس خودرویی تولید شد؛ از کوپه و هاچبک گرفته تا سدان و استیشن. مرکوری Tracer، سدان نیمهلوکس آمریکایی و از زیرمجموعههای فورد نیز براساس پلتفرم همین مزدا تولید شده بودند؛ اما تردیدی نیست که اوج کمال فامیلیا را باید در هشتمین نسل آن جستجو کرد.
پرده سوم؛ یک پایان باشکوه
سال 1998، هشتمین فرزند خانواده فامیلیا روانه میدان شد؛ خودرویی که از هر نظر کامل بود. چه از دید طراحی و مشخصات فنی و چه از دید امکانات رفاهی و ایمنی. موفقیت بلامنازع این خودرو را باید مدیون ساختار فنی جوانپسند آن بدانیم که وامگرفته از کوپه رویایی Miata یا همان RX-5 بود. فورد چهار مدل Lynx، Activa Tierra و Laser را با پلتفرم همین مدل بازطراحی کرد. اگرچه مزدا برخی از مدلهای فامیلیا را با اسم 323 نامگذاری میکرد، ولی باید اعتراف کرد که صادرات جهانی هشتمین نسل فامیلیا بود که برند 323 را به جهان معرفی کرد. شش نوع پیشرانه و 4 نوع جعبهدنده، هرآنچه را مشتری میخواست، ارائه میکرد. با آغاز سال 2002 و پس از حدود چهل سال تولید بیوقفه، مزدا بهتر از هر شرکت دیگری فهمیده بود که دیگر روند توسعه فامیلیا جوابگوی نیاز جهانی نیست.
مدیران و مهندسان تصمیم گرفتند تا آخرین نسخه فامیلیا را با مدل 2003 تولید کنند و بعد از آن، برای همیشه خاطره آن را به تاریخ بسپارند. بد نیست بدانید که مزدا 323 اوایل دهه 70 خودمان نیز توسط گروه بهمن راهی کشور شد؛ خودرویی که توانست یکی از بیعیبترین محصولات بازار شود. کمتر کسی پیدا میشود که یکی از این خودروها را داشته باشد و الان بخواهد آن را بفروشد.
پرده چهارم؛ مزدا 3
با پایان تولید مزدا فامیلیا یا همان مزدا 323، شرکت با چالش بزرگ پیداکردن یک جانشین برای آن روبهرو شده بود؛ چالشی که از یک طرف باید موفقیتی در حد و اندازه نام فامیلیا کسب میکرد و از طرفی دیگر، باید روی موج مدرنیته نیز سوار میشد. بعد از ماهها تحقیق و بررسی و تست، سرانجام جانشین توانمندی به نام مزدا 3 معرفی شد؛ خودرویی که البته در برخی از بازارها به آن Alexa نیز میگویند. مزدا 3 از همان ابتدا، فلسفه خود را بهعنوان یک خودروی اسپرت-خانوادگی روشن کرد. در حالی که مزدا دیگر درگیر بحران مالی نبود، ولی همچنان نیاز به همکاری با فورد برای گسترش بازارهای خود داشت؛ به همین دلیل، از پلتفرم مشترک نسل اول روی فورد فوکوس و ولوو S40 که آن هم زیرمجموعه فورد بود، استفاده کرد.
با رونمایی از کانسپت MX-Sportif، تقریباً همه میدانستند که شرکت قصد دارد یک چهارچوبشکنی بیسابقه را در طراحی محصول بعدیاش اعمال کند که قرعه به نام مزدا 3 افتاد. بعد از حدود چهل سال طراحی محافظهکارانه و خانوادهمحور، حالا این خودرو عملاً گرایش جسورانه خود را به نمایش گذاشته بود. امضای این خودرو، چراغهای تیز در جلو و فریم مشکی چراغهای عقب بود.
به استناد اغلب گزارشها، مزدا 3 یکی از توانمندترین پیشرانههای 2 لیتری تنفس طبیعی دنیا را داشت؛ اگرچه در لیست فروش مدل 2.3 لیتری توربو با 260 اسببخار قدرت نیز دیده میشد. اولین نسل مزدا 3، سال 86 شمسی نیز به دست مشتریان ایرانی رسید؛ خودرویی که در ابتدای حضور، رقابتی سخت را با رنو مگان تجربه میکرد؛ ولی به اذعان رسانهها، قابلیتهای پیمایشی و عملکردی طرف ژاپنی آن را تبدیل به یک کابوس برای حریف فرانسوی کرده بود.
نسل دوم مزدا 3 مانند سنت همیشگی مزدا، خیلی زود متولد شد؛ پنج سال بعد، شرکت ویرایشی چشمگیر از فرزند جدید را رونمایی کرد؛ خودرویی که سعی کرده بود از نظر طراحی، فاصله عمیقی با برادر بزرگتر خود نداشته باشد. به همین دلیل است که برخی از منتقدین، نسل دوم را یک فیسلیفت عمیقتر از نسل اول تلقی میکنند. فروش موفقیتآمیز نسل اول، گروه بهمن را مجاب به عرضه نسل دوم کرد. این خودرو در ایران به نام مزدا 3 نیو فروخته میشد. در حالی که پیشبینی میشد روند عرضه مدلهای جدید همزمان با دنیا در ایران نیز صورت بگیرد، ولی تحریمها در سال 92، پرونده مزدا 3 را در ایران بست.
پرده پنجم؛ نسخههای جدید مزدا 3
در حالی که آخرین مدل عرضهشده از مزدا 3 در ایران متعلق به نسل دوم آن است، ولی شرکت سال 2013 سومین نسل آن را هم تولید کرده است. محصولی که بهلطف زبان جدید طراحی مزدا یعنی KODO، تنها 0.26 واحد ضریب اصطکاک دارد. این خودرو در اغلب بازارهای غربی، تبدیل به یکی از مورداعتمادترین محصولات شد؛ بهطوریکه حتی تا پای فینال بهترین خودروی اروپا نیز پیش رفت. با آغاز قرن 21، حالا این فورد بود که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکرد.
این شرکت کمکم مجبور به فروش سهام خود و واگذاری زیرمجموعههایش (مانند ولوو) شده بود. در سال 2015، فورد باقیمانده سهام خود در مزدا را نیز واگذار کرد تا این شرکت به طور خالص ژاپنی شود. سرانجام در نمایشگاه 2018 لسآنجلس، چهارمین نسل مزدا 3 رونمایی شد. خودرویی که از نظر طراحی، کاملاً آیندهنگر نشان میدهد. مزدا میگوید قصد دارد با توسعه زبان بصری KODO، نسلهای بعدی مزدا 3 را نیز تولید کند. به طور حتم، این یک پایان برای پرونده مزدا 3 نخواهد بود.
بیشتر بخوانید